چرا در برخی روابط احساس میکنیم درک نمیشویم؟ 17 نکته کلیدی
احساس درک نشدن در یک رابطه، تجربهای دردناک و رایج است که میتواند باعث نارضایتی، سوءتفاهم و حتی فروپاشی آن رابطه شود. دلایل متعددی برای این احساس وجود دارد که در این مطلب به بررسی 17 نکته مهم در این زمینه میپردازیم:
- ✳️
عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر:
بیان واضح و روشن احساسات و نیازها، کلید درک شدن است. - ✳️
گوش ندادن فعال:
تمرکز نکردن بر صحبتهای طرف مقابل و قطع کردن حرف او، مانع از درک متقابل میشود. - ✳️
عدم همدلی:
ناتوانی در درک احساسات و دیدگاههای طرف مقابل، باعث میشود احساس کند که درک نمیشود. - ✳️
قضاوت کردن:
پیشداوری و قضاوت کردن در مورد افکار و احساسات طرف مقابل، مانع از ایجاد فضایی امن برای بیان آزادانه میشود. - ✳️
تفاوت در سبکهای ارتباطی:
افراد مختلف سبکهای ارتباطی متفاوتی دارند و عدم درک این تفاوتها میتواند منجر به سوءتفاهم شود. - ✳️
تفاوت در ارزشها و باورها:
اختلافات عمیق در ارزشها و باورها میتواند باعث شود که افراد یکدیگر را درک نکنند. - ✳️
مشکلات حل نشده:
وجود مشکلات حل نشده در رابطه، میتواند باعث شود که افراد احساس کنند شنیده و درک نمیشوند. - ✳️
عدم ابراز قدردانی:
عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای طرف مقابل، میتواند باعث شود که احساس کند ارزش او نادیده گرفته میشود. - ✳️
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی:
عدم توجه به نیازهای عاطفی طرف مقابل، مانند نیاز به توجه، محبت و حمایت، میتواند باعث ایجاد احساس عدم درک شود. - ✳️
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی و احساس درک نشدن شود. - ✳️
ترس از آسیبپذیری:
ترس از نشان دادن آسیبپذیری و بیان احساسات واقعی، میتواند مانع از برقراری ارتباط عمیق و درک متقابل شود. - ✳️
تجربههای گذشته:
تجربههای گذشته منفی در روابط، میتواند باعث ایجاد بیاعتمادی و مانع از باور کردن طرف مقابل شود. - ✳️
عدم شناخت خود:
عدم شناخت کافی از خود و نیازهایتان، باعث میشود نتوانید به درستی آنها را به طرف مقابل منتقل کنید. - ✳️
استرس و اضطراب:
استرس و اضطراب میتوانند توانایی برقراری ارتباط موثر و همدلی با دیگران را کاهش دهند.

روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم؟ ۱۷ نکته
۱. عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر
برقراری ارتباط موثر، کلید اصلی درک متقابل است. اگر نتوانیم به درستی احساسات، نیازها و افکار خود را بیان کنیم، طرف مقابل ما چگونه میتواند ما را درک کند؟
به بیان ساده تر، ممکن است فکر کنیم که منظورمان واضح است، اما در واقع پیام ما به درستی به مخاطب منتقل نشود.
این مشکل میتواند ناشی از کمبود دایره لغات احساسی، بهرهگیری از زبان مبهم یا عدم توجه به زبان بدن باشد.
برای بهبود این مهارت، میتوانید تمرین کنید، کتاب بخوانید و یا از یک متخصص کمک بگیرید.
به خاطر داشته باشید که ارتباط فقط گفتن نیست، بلکه گوش دادن فعال نیز بخش مهمی از آن است.
۲. تفاوت در دیدگاهها و ارزشها
همه ما با تجربیات، باورها و ارزش های منحصر به فردی بزرگ شده ایم. این تفاوت ها میتوانند منجر به سوء تفاهم و عدم درک شوند.
مثلا ممکن است شما فردی باشید که به پس انداز کردن اهمیت زیادی می دهید، در حالی که همسرتان معتقد است که باید از زندگی لذت برد و بیشتر خرج کرد.
این تفاوت در ارزش ها میتواند منجر به بحث و جدل شود و احساس عدم درک را در شما ایجاد کند.
باید به این تفاوت ها احترام بگذارید و سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کنید.
به جای تلاش برای تغییر دادن او، سعی کنید نقاط مشترکی پیدا کنید و در مورد مسائل مهم به توافق برسید.
۳. عدم همدلی
همدلی به معنای توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران است. اگر فاقد این مهارت باشیم، نمی توانیم به طور کامل احساسات و نیازهای طرف مقابل را درک کنیم.
ممکن است فکر کنیم که می دانیم طرف مقابل چه احساسی دارد، اما در واقع در حال قضاوت کردن و یا تحلیل کردن او هستیم.
برای همدلی کردن، باید خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و سعی کنیم دنیا را از دید او ببینیم.
باید به احساسات او گوش دهیم، بدون اینکه بخواهیم او را نصیحت کنیم یا مشکلش را حل کنیم.
همدلی کردن به ما کمک می کند تا ارتباط عمیق تری با دیگران برقرار کنیم و احساس عدم درک را در روابطمان کاهش دهیم.
تمرین همدلی میتواند دشوار باشد، اما با کمی تلاش میتوانید این مهارت را در خودتان تقویت کنید.
سعی کنید به احساسات دیگران توجه کنید، سوال بپرسید و به حرف های آنها گوش دهید.
۴. گوش ندادن فعال
گوش دادن فعال فراتر از شنیدن صرف است. به معنای تمرکز کامل بر روی صحبت های طرف مقابل، درک پیام او و پاسخ دادن مناسب است.
وقتی به طور فعال گوش نمی دهیم، ممکن است نکاتی مهم را از دست بدهیم و یا پیام طرف مقابل را به درستی متوجه نشویم.
این امر میتواند منجر به سوء تفاهم و احساس عدم درک شود.
برای گوش دادن فعال، باید حواس پرتی ها را از بین ببریم، تماس چشمی برقرار کنیم و به زبان بدن طرف مقابل توجه کنیم.
همچنین باید سوال بپرسیم و نظرات خود را به اشتراک بگذاریم تا مطمئن شویم که منظور او را به درستی فهمیده ایم.
گوش دادن فعال نه تنها به درک متقابل کمک می کند، بلکه نشان می دهد که برای طرف مقابل احترام قائل هستیم و به حرف های او اهمیت می دهیم.
با تمرین گوش دادن فعال، میتوانید کیفیت روابط خود را بهتر کنید و احساس عدم درک را کاهش دهید.
۵. پیش داوری و قضاوت
داشتن پیش داوری و قضاوت در مورد دیگران میتواند مانع از درک صحیح آنها شود. وقتی با پیش داوری وارد یک رابطه می شویم، به حرف های طرف مقابل با ذهنیت خاصی گوش می دهیم و ممکن است پیام او را تحریف کنیم.
مثلا اگر فکر کنیم که طرف مقابل فردی خودخواه است، هر کاری که انجام دهد را با این دیدگاه تفسیر خواهیم کرد.
برای جلوگیری از پیش داوری و قضاوت، باید سعی کنیم ذهن بازتری داشته باشیم و به حرف های طرف مقابل بدون قضاوت گوش دهیم.
باید به خودمان یادآوری کنیم که همه ما انسان هستیم و اشتباه می کنیم.
همچنین باید به دنبال شواهد عینی باشیم و از تعمیم دادن تجربیات گذشته خودداری کنیم.
با کاهش پیش داوری و قضاوت، می توانیم روابط سالم تری داشته باشیم و احساس عدم درک را کاهش دهیم.
۶. انتظارات غیرواقعی
انتظارات غیرواقعی از دیگران میتواند منجر به ناامیدی و احساس عدم درک شود. اگر انتظار داشته باشیم که طرف مقابل همیشه با ما موافق باشد، همیشه نیازهای ما را برآورده کند و همیشه ما را خوشحال کند، ناامید خواهیم شد.
هیچ کس نمی تواند همیشه مطابق با انتظارات ما رفتار کند و این طبیعی است.
برای داشتن انتظارات واقع بینانه، باید بپذیریم که همه انسان ها نقص دارند و نمی توانند همیشه کامل باشند.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که طرف مقابل هم نیازها و خواسته های خود را دارد و ما نمی توانیم همیشه اولویت او باشیم.
با داشتن انتظارات واقع بینانه، می توانیم از ناامیدی و احساس عدم درک جلوگیری کنیم و روابط سالم تری داشته باشیم.
تلاش برای برآورده کردن انتظارات غیرواقعی، هم برای شما و هم برای طرف مقابل فرسایشی خواهد بود.
۷. مشکلات در ابراز احساسات
برخی از افراد در ابراز احساسات خود مشکل دارند. ممکن است نتوانند به راحتی احساسات خود را بیان کنند، یا از بیان احساسات خود بترسند.
این مشکل میتواند ناشی از تربیت خانوادگی، تجربیات گذشته و یا کمبود اعتماد به نفس باشد.
وقتی نتوانیم احساسات خود را بیان کنیم، طرف مقابل نمی تواند ما را به طور کامل درک کند.
برای غلبه بر این مشکل، باید سعی کنیم به احساسات خود آگاه باشیم و آنها را شناسایی کنیم.
همچنین باید به خودمان اجازه دهیم که احساسات خود را بیان کنیم، حتی اگر احساس ناراحتی کنیم.
می توانیم با نوشتن، صحبت کردن با یک دوست یا مراجعه به یک متخصص، این مهارت را در خودمان تقویت کنیم.
ابراز احساسات، کلید صمیمیت و درک متقابل در روابط است.
۸. سبکهای ارتباطی متفاوت
هر فرد سبک ارتباطی منحصر به فردی دارد. برخی افراد مستقیم و صریح هستند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و مبهم صحبت می کنند.
اگر سبک های ارتباطی ما با هم تفاوت داشته باشد، ممکن است در درک یکدیگر دچار مشکل شویم.
مثلا اگر شما فردی مستقیم باشید و همسرتان غیرمستقیم، ممکن است احساس کنید که او منظورش را به طور واضح بیان نمی کند و شما را سردرگم می کند.
برای حل این مشکل، باید سبک ارتباطی خود را با سبک ارتباطی طرف مقابل تطبیق دهیم.
باید سعی کنیم به نحوه صحبت کردن او توجه کنیم و به سوالات او با دقت پاسخ دهیم.
همچنین باید از او بخواهیم که سبک ارتباطی خود را با ما تطبیق دهد.
درک سبک های ارتباطی متفاوت، به بهبود ارتباطات و کاهش سوء تفاهم ها کمک می کند.
۹. تجربههای آسیبزای گذشته
تجربه های آسیب زای گذشته میتوانند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تاثیر بگذارند. افرادی که در گذشته تجربه های آسیب زایی داشته اند، ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کنند، احساسات خود را سرکوب کنند و یا در برقراری ارتباط صمیمی مشکل داشته باشند.
این مشکلات میتوانند منجر به احساس عدم درک در روابط شوند.
برای غلبه بر این مشکلات، باید به دنبال کمک حرفه ای باشیم. یک درمانگر میتواند به ما کمک کند تا با آسیب های گذشته خود کنار بیاییم و الگوهای ارتباطی سالم تری را یاد بگیریم.
اما با کمک مناسب، میتوانید روابط سالم تری داشته باشید و احساس عدم درک را کاهش دهید.
همچنین باید با خودتان مهربان باشید و به خودتان اجازه دهید که در مسیر التیام، آسیب پذیر باشید.
داشتن یک سیستم حمایتی قوی از دوستان و خانواده نیز میتواند در این مسیر بسیار مفید باشد.
۱۰. وجود مشکلات روانی
برخی از مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت میتوانند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تاثیر بگذارند و منجر به احساس عدم درک شوند.
مثلا فردی که از افسردگی رنج می برد، ممکن است علاقه ای به برقراری ارتباط با دیگران نداشته باشد و یا نتواند به درستی احساسات خود را بیان کند.
اگر فکر می کنید که ممکن است به یک مشکل روانی مبتلا باشید، باید به دنبال کمک حرفه ای باشید.
همچنین باید در مورد مشکلات روانی خود با اطرافیانتان صحبت کنید تا آنها بتوانند شما را بهتر درک کنند و از شما حمایت کنند.
مخفی کردن مشکلات روانی، فقط باعث می شود که احساس تنهایی و عدم درک بیشتری داشته باشید.
۱۱. کمبود وقت و توجه
در دنیای پرمشغله امروزی، بسیاری از ما وقت و توجه کافی برای برقراری ارتباط موثر با عزیزانمان نداریم. وقتی خسته و تحت فشار هستیم، ممکن است حوصله گوش دادن به حرف های دیگران را نداشته باشیم و یا نتوانیم به درستی احساسات آنها را درک کنیم.
این کمبود وقت و توجه میتواند منجر به احساس عدم درک در روابط شود.
برای حل این مشکل، باید سعی کنیم زمانی را برای برقراری ارتباط با عزیزانمان اختصاص دهیم.
می توانیم با هم شام بخوریم، به پیاده روی برویم، فیلم ببینیم و یا فقط با هم صحبت کنیم.
مهم این است که در این زمان، تمام توجه خود را به طرف مقابل معطوف کنیم و از حواس پرتی ها دوری کنیم.
با اختصاص دادن وقت و توجه کافی به روابطمان، می توانیم آنها را تقویت کنیم و احساس عدم درک را کاهش دهیم.
۱۲. سوء تفاهمهای فرهنگی
در روابط بین فرهنگی، سوء تفاهم ها به دلیل تفاوت در باورها، ارزش ها و آداب و رسوم بسیار رایج است. آنچه در یک فرهنگ طبیعی و قابل قبول است، ممکن است در فرهنگ دیگر توهین آمیز یا نامناسب تلقی شود.
این سوء تفاهم ها میتوانند منجر به احساس عدم درک و نارضایتی در روابط شوند.
برای کاهش سوء تفاهم های فرهنگی، باید سعی کنیم در مورد فرهنگ طرف مقابل بیشتر بیاموزیم.
می توانیم کتاب بخوانیم، فیلم ببینیم، با افراد محلی صحبت کنیم و یا در کلاس های آموزشی شرکت کنیم.
همچنین باید ذهن باز و پذیرنده ای داشته باشیم و از قضاوت کردن در مورد فرهنگ های دیگر خودداری کنیم.
با یادگیری در مورد فرهنگ های دیگر، می توانیم روابط بین فرهنگی سالم تر و موفق تری داشته باشیم.
۱۳. عدم صراحت در بیان نیازها
بسیاری از افراد انتظار دارند که طرف مقابلشان به طور غیبی نیازهای آنها را درک کند. اما واقعیت این است که هیچ کس نمی تواند ذهن ما را بخواند.
اگر نیازهای خود را به طور صریح بیان نکنیم، احتمال زیادی وجود دارد که برآورده نشوند و احساس عدم درک کنیم.
برای جلوگیری از این مشکل، باید یاد بگیریم که نیازهای خود را به طور واضح و مستقیم بیان کنیم.
باید بگوییم که چه چیزی می خواهیم، چه چیزی نیاز داریم و چه چیزی ما را ناراحت می کند.
همچنین باید به طرف مقابل فرصت دهیم که به نیازهای ما پاسخ دهد و آنها را برآورده کند.
با صراحت در بیان نیازها، می توانیم روابط سالم تر و رضایت بخش تری داشته باشیم.
۱۴. سبک دلبستگی ناایمن
سبک دلبستگی ما در دوران کودکی شکل می گیرد و بر نحوه ارتباط ما با دیگران در بزرگسالی تاثیر می گذارد. افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند (اجتنابی، مضطرب، آشفته)، ممکن است در برقراری ارتباط صمیمی، اعتماد کردن به دیگران و ابراز احساسات خود مشکل داشته باشند.
این مشکلات میتوانند منجر به احساس عدم درک در روابط شوند.
برای تغییر سبک دلبستگی ناایمن، باید به دنبال کمک حرفه ای باشیم. یک درمانگر میتواند به ما کمک کند تا الگوهای ارتباطی ناسالم خود را شناسایی کنیم و الگوهای سالم تری را یاد بگیریم.
همچنین باید در روابط خود آگاهانه عمل کنیم و سعی کنیم الگوهای قدیمی خود را تکرار نکنیم.
با تلاش و صبر، می توانیم سبک دلبستگی ایمن تری را در خودمان ایجاد کنیم و روابط سالم تری داشته باشیم.
۱۵. رقابت و حسادت
وجود رقابت و حسادت در روابط میتواند منجر به احساس عدم درک شود. وقتی با طرف مقابل در رقابت هستیم، ممکن است به حرف های او با حسادت گوش دهیم و سعی کنیم او را تخریب کنیم.
این رفتار میتواند منجر به سوء تفاهم و احساس عدم درک شود.
برای غلبه بر رقابت و حسادت، باید سعی کنیم روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم و از موفقیت های دیگران خوشحال شویم.
همچنین باید به خودمان یادآوری کنیم که هر کس مسیر منحصر به فرد خود را در زندگی دارد و مقایسه کردن خود با دیگران بی فایده است.
با کاهش رقابت و حسادت، می توانیم روابط سالم تر و صمیمانه تری داشته باشیم.
۱۶. عدم بخشش
وقتی کسی را به خاطر اشتباهاتش نمی بخشیم، خشم و رنجش در قلبمان باقی می ماند و مانع از برقراری ارتباط سالم با او می شود. عدم بخشش میتواند منجر به سوء تفاهم، سکوت و دوری شود.
برای رهایی از خشم و رنجش، باید یاد بگیریم که دیگران را ببخشیم.
بخشش به معنای فراموش کردن اشتباهات نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و رنجش و اجازه دادن به خودمان برای ادامه دادن است.
بخشش هم به نفع خودمان و هم به نفع طرف مقابل است. بخشش به ما کمک می کند تا از گذشته رها شویم و روابط سالم تری داشته باشیم.
تلاش برای درک انگیزه های طرف مقابل، میتواند به شما در بخشیدن او کمک کند.
۱۷. بهرهگیری از زبان تحقیرآمیز
بهرهگیری از زبان تحقیرآمیز، توهین آمیز و یا سرزنش گر، یکی از مخرب ترین عوامل در روابط است. وقتی از این نوع زبان استفاده می کنیم، به طرف مقابل احساس بی ارزشی و عدم احترام می دهیم. این رفتار میتواند منجر به احساس عدم درک و دوری شود.
برای بهبود ارتباطات، باید از بهرهگیری از زبان تحقیرآمیز خودداری کنیم و به جای آن از زبان همدلانه و محترمانه استفاده کنیم.
باید سعی کنیم احساسات خود را بدون سرزنش کردن دیگران بیان کنیم و به حرف های طرف مقابل با دقت گوش دهیم.
با بهرهگیری از زبان محترمانه، می توانیم روابط سالم تر و سازنده تری داشته باشیم.
انتخاب کلمات مناسب، نشان دهنده بلوغ عاطفی شماست.







مطلب بسیار جالبی بود و به دغدغه بسیاری از زوجها پرداخته است. من همیشه فکر میکردم که مشکل اصلی در روابط، ناتوانی در گفتوگوی صادقانه است. یک بار در رابطه قبلیام، مدام احساس میکردم طرف مقابل حرفهایم را نمیفهمد، اما بعد متوجه شدم خودم هم در بیان احساساتم خیلی کلی گویی میکردم. وقتی یاد گرفتم دقیق و شفاف صحبت کنم، خیلی چیزها تغییر کرد.
بعضی وقتها تفاوت در نحوه بیان عواطف هم میتواند دردسرساز شود. یک زمانی فکر میکردم اگر کسی واقعاً دوستم داشته باشد، باید بدون توضیح حال مرا درک کند. اما حالا میدانم که حتی نزدیکترین آدمها هم نیاز به توضیح دارند. جالب اینجاست که همین انتظار نادرست باعث شده بود حس کنم همیشه تنها هستم و کسی مرا درک نمیکند.
راستش را بخواهید، حس درک نشدن گاهی از چیزهای کوچک شروع میشود. مثلاً وقتی طرف مقابل بدون توجه به حرفهایم وسط صحبتم میپرید، کمکم فاصله بینمان بیشتر میشد. خواندن این مطلب یادآوری خوبی بود که حل این مشکلات نیاز به تلاش دو طرف دارد. اگر شما هم подобین موقعیتی را تجربه کردهاید، خوشحال میشوم نظرتان را بدانم.